فرماسونری.شیطان پرستان

 

پیشینه واقعی فرماسونری را باید در طریقت راز آمیز کابالا و سازمان های یهودیان مخفی مستقر در کشور های مختلف اروپایی از جمله انگلستان و اسکاتلند جستجو کرد . از این زاویه نگرش فرماسونری را باید تداوم جریانی دانست که با تکاپوهای دسیسه گرانه الیگارشی یهودی اسپانیا در نیمه دوم سده سیزدهم میلادی آغاز شد و در سده های پسین میراث و سنن آن داوم یافت . این جریان در سده هفدهم برخی سازمانهای پنهان و توطئه گر را آفرید که به عنوان پیش نمونه های فرماسونری شناخته می شوند.۱

 

ورود هر شخص به تشکیلات فوق منوط به معرفی وی بوسیله یکی از اعضا می باشد .

 

هر کس که وارد سلول های ماسونی می شود ، از روزی که پارچه سیاهی به چشمش می بندند و پس از قسم خوردن های فراوان پارچه را از چشمان تازه وارد بر می دارند و ماسون وارد شده پای استاد اعظم را می بوسد تا روزی که می میرد ، همیشه به ماسونی وفادار بوده و استاد اعظم ما سونی را معمار و حتی "سازنده جهان" می داند.۲

 

فرماسونری به ایران از طریق هند راه یافت . اولین تشکیلات فرماسونری در ایرن توسط  میرزاملکم خان و به نام "فراموشخانه" تاسیس گردید که بعد از مدتی به دنبال اعتراض علما به ویژه آیت الله ملا علی کنی ، به دستور ناصرالدین شاه برچیده گشت.ملکم خان به ترکیه رفت و در استانبول سکنا گزید ولی در عین حال دستور تاسیس جمعیت هایی به نام جامع آدمیت را صادر نمود.

 

وظیفه جامع آدمیت دست چین نمودن و جذب نخبگان بومی و پرورش آنان با روح فرهنگی غربی ولی با ظاهری ناسیونالیست بود.جمعیت فوق روابط تنگاتنگی با دولت انگلیس داشت و به وسیله سر شاپور ریپورتر به لژ انگلیسی اسلام در بمبئی متصل می گشت .

 

" در بررسی تاریخ نفوذ نو استعمار غرب در ایران این میکانیسم سلطه را به صورت پرورش انبوهی از رجال سیاسی و نخبگان فرهنگی غربگرا  و خود باخته می یابیم. رجال و نخبگانی که در مکتب میرزا ملکم خان ها و فراموش خانه او  الفبای سیاست را آموختند ، در جامع آدمیت و لژ بیداری ایران نقشی پر دسیسه در طوفان  سیاسی دگرگونی های روز ایفا کردند / در مدرسه سیاسی به عنوان برگزیدگان جامعه ای منکوب و استعمار زده درس جلوه فروشی و فاضل مابی فرا گرفتند ، ثمره کار خود را به صورت رژیم بی ریشه پهلوی به تاریخ معاصر ایران تقدیم داشتند و سپس در دوران رسوخ امپریالیسم آمریکا در دهه 1340 فرهنگی رنگین ولی بی هویت را با تمامی زرق و برق و ابهت کاذب آن به پا داشتند

فراماسونری چیست

 

 

نویسنده: دکتر موسی نجفی - موسی حقانی

 

    نگاهی به تکاپوی سیاسی - فرهنگی فراماسونری در ایران فراماسونری از جمله انجمنها و جمعیتهای سرّی است که از زمان پیدایش آن تاکنون به علت ویژگیهای خاص این جمعیت بحثهای بسیاری را برانگیخته است. طرفداران و اعضای این جمعیت، آن را یک دستگاه نوع دوستی می دانند که با هدف تربیت انسان در راستای تحقق زندگی شرافتمندانه و اعتلای بشریت حرکت می کند. مخالفین این جمعیت آن را محفل پررمز و رازی می دانند که در راستای تحقق اهداف استعمار، امپریالیسم و صهیونزم فعالیت می کند و با ارائه شعارهای فریبنده سعی در ایجاد وابستگی به استعمار جهانی و صهیونیزم دارد. پرداختن به این مسئله خود بحث مستقلی را می طلبد که به علت طرح این نوع مسائل در منابع دیگر از پرداختن به آن خودداری می شود. اما آنچه از تکاپوی فراماسونری در جهان سوم برمی آید این است که ایجاد و رشد و توسعه این تشکیلات در کشورهای جهان سوم رابطه تنگاتنگی با توسعه و نفوذ استعمار در جهان دارد. ایجاد کانون های فراماسونری درمصر در پی اشغال این کشور توسط ناپلئون صورت پذیرفت. در آفریقای جنوبی و هند نیز فراماسون ها همراه با نفوذ و حضور استعمار به فعالیت پرداختند. در ایران در پی اولین تماس هایی که از زمان فتحعلی شاه با انگلستان و فرانسه برقرار شد، این کشورها در راستای تحقق اهداف خود، که مبتنی بر تضعیف ایران جهت تضمین سلطه بر هندوستان و دیگر نقاط آسیا بود، تلاشهای بسیاری برای جذب رجال ایرانی به این سازمان به عمل آوردند. میرزا ابوالحسن خان ایلچی، میرزا ملکم خان و عسگرخان افشار ارومی و. . . از جمله افرادی بودند که در راستای همین سیاست به عضویت لژهای ماسونی درآمدند و ایران عرصه فعالیت جمعیتی شد که رفته رفته بر تمامی ارکان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی آن پنجه افکندند..

    تاریخچه پیدایش فراماسونری در جهان برای بررسی تاریخچه پرابهام فراماسونری بی مناسبت نیست که اشاره ای به معنای لغوی واژه فراماسونری داشته باشیم. این واژه از دو قسمت Free-Masonry در انگلیسی و rie¤Franc-Masonn در فرانسه تشکیل می شود که به معنای بنّای آزاد است. در زبان فارسی واژه هایی نظیر فراموشخانه، فراماسون، فرای مایسان، فریمشن، فریمسن، بنّایان آزاد و. . . مترادف واژه فراماسونری محسوب می شود و در عربی نیز اصطلاحات «الماسونیه»، «البنایه الحره»، « الماسونیه الحره»، «الفرمصونیه» متداول است. وجه تسمیه گزینش این نام برای تشکیلات مخفی ای که چگونگی ایجاد و تطور آن بعد از سالیان دراز همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد این گونه توضیح داده شده که بنّایان در زمره آن دسته از صنوفی قرار داشتند که به جهت اهمیت حرفه آنان از بیگاری برای اشراف و ارباب کلیسا معاف شدند و به همین جهت بنّای آزاد لقب گرفتند. همچنین گفته اند شرط پذیرش عضو جدید و شاگرد در صنف بنّایان، برده نبودن متقاضی و آزاد بودن وی بوده است و همین امر سبب شده که این نام برای تشکیلات مزبور برگزیده شود. درخصوص زمان پیدایش این تشکیلات اتفاق نظر وجود ندارد و به واسطه وجود اخبار متناقض و غیر واقعی هاله ای از ابهام و خرافه تاریخچه این جمعیت را احاطه کرده است. این امر بی تردید ناشی از تمایل ماسون ها به پررمز و راز جلوه دادن مسلک فراماسونری است که به نحوی حس کنجکاوی افراد را نسبت به این موضوع جلب کرده تا موجبات گرایش افراد ناآگاه را به مسلک خود فراهم نمایند. در همین راستا سعی عمده ماسون ها معطوف به تدوین تاریخی به قدمت پیدایش جهان برای جمعیت فراماسونری از زمان آفرینش بشر اولیه، و یا به تعبیر ادیب الممالک فراهانی از زمان، حضرت آدم (ع)، می باشد. ادیب الممالک در منظومه ای که در خصوص فراماسونری برای لژ بیداری ایران سروده بود ذات باریتعالی و تمامی پیامبران و ائمه را ماسون معرفی می کند و حضرت آدم (ع) را اولین ماسون در بین انسانها به شمار می آورد. عده ای دیگر زمان ساختن اهرام مصر را سرآغاز پیدایش فراماسونری می دانند و عده ای نیز زمان ساختن معبد حضرت سلیمان (ع) را به عنوان مبدأ شکل گیری این تشکیلات معرفی می کنند. عده ای 4004 سال قبل از میلاد مسیح را به عنوان مبدأ پیدایش فراماسونری می دانند و می گویند اگر سال مورد نظر با عدد 4004 یا 4000 جمع شود سال فراماسونری به دست می آید. برخی پانصد سال قبل از میلاد مسیح را مبدأ فراماسونری محسوب می کنند و مدعی هستند که در زمان جانشین «رومولوس»، بانی شهر روم، توجه به صنعتگران و به ویژه بنّایان برای ترمیم خرابی های شهر روم فزونی گرفت و از این طریق نخستین مجامع فراماسونری شگل گرفته و اولین لژهای ماسونی که به واقع استراحتگاه بنّایان محسوب می شد به وجود آمد. آنان مدعی هستند که این جمعیت کاملاً صنفی بود و برای حفظ حقوق اعضای صنف، قواعد و مقرراتی را برای خود وضع کرده بود. به ادعاهای مزبور می توان انتساب به کاهنان درویید ( Drutds) یا کالدیها (Culdees)، رهبانان یهودی یا راهبان اسنی (nse¤Ess)، که بین سالهای 140 پیش از میلاد و 68 میلادی وجود داشتند، مذاهب مصر باستان نظیر ایخناتون و آیین ایزیس و ازیریس (Isis - osiris)، کابالسیم یهودی (Kabbala)، گنوسیزم مسیحی (Chnosticism)، هندوئیسم (Hinduism)، تئوسوفیزم (Theosophysm)، میترائیسم Mithraism و رزکروا و. . . را نیز افزود. محمود هومن بزرگ فرمانروای شورای عالی آیین اسکاتی علاوه بر موارد فوق مدعی است که: «ما وارث فلسفه یونان باستان به ویژه فیثاغورث و دانش مغان نیز هستیم». عده ای دیگر از ماسون ها معتقدند که زمینه های تشکیل مجامع ماسونی در بین صاحبان فن معماری شکل گرفت و دوره ساختن ساختمانهای کاتدرال ها - کلیساهای جامع - را که سالهای بین 900 الی 1600 میلادی را در بر می گیرد دوران رشد این اجتماعات قلمداد می کنند. آنان مدعی هستند که در اواخر قرن 12 و اوائل قرن 13 میلادی اولین اتحادیه «کارگران بناخانه» در آلمان به وجود آمد. آلمان های متعصب برای ارضای تمایلات مذهبی خود دست به ساخت کلیساهای بزرگی زدند که مستلزم صرف هزینه، زمان و به کارگیری دراز مدت هزاران کارگر و هنرمند در کنار یکدیگر بود. کارگران، استادکاران و معماران قواعد خاصی را در بین خود برای دفاع از منافع یکدیگر برقرار کردند، محل نگهداری وسایل بنّایی و گفت و گو در مورد مسائل و معضلات حرفه، لژ نامیده می شد. آلمان ها پنج لژ موسوم به «هاپت هوتن» برای تعلیم نوآموزان ایجاد کردند و این لژهای بزرگ منشأ توسعه «جمعیت بنایان» در انگلستان و فرانسه و. . . شدند. 4 طرفداران این نظریه می گویند تشکیلات صنفی بنّایان در انگلستان در نیمه اول قرن سیزدهم تأسیس شد. با زوال سبک گوتیک در معماری اروپا تشکیلات بنّایان رفته رفته اهمیت خود را از دست داد. برای نجات تشکیلات مزبور از نابودی و تلاشی در 1600 میلادی ورود افراد غیر بنّا به لژهای ماسونی آزاد شد و اولین فرد غیر بنّا به نام جان بوزول در همین سال وارد تشکیلات بنّایان آزاد گردید، و به عضویت لژ ادینبورگ پذیرفته شد. به تدریج اشراف انگلستان برای دست یابی به اهداف سودجویانه خود وارد تشکیلات بنّایان آزاد شدند. با ورود افراد غیر بنّا به تشکیلات مزبور واژه «ماسون» پذیرفته شده در بین بنّایان متداول شد. حریق بزرگ شهر لندن که در 1666 میلادی به وقوع پیوست باعث تمرکز بنّایان از سراسر اروپا در این شهر شد. همین امر باعث رونق گرفتن لژهای ماسونی گردید. پایان یافتن بازسازی شهر لندن سبب فروکش کردن فعالیت آنها و تفرقه بنّایان شد. بروز شورشهای گسترده در سال 1717 در لندن باعث شد تمایل زیادی برای ایجاد جمعیتی میانه رو که بتواند بر اوضاع ناآرام آن دوره لجام بزند در بین طبقه متوسط و اشراف متمایل به بورژوازی به وجود آمد. هدف این جمعیت این بود که با دعوت مردم به اصول اخلاقی از بروز هرج و مرج جلوگیری کند. نکته ای که در تمامی منابع فراماسونری از آن تعمداً غفلت می شود توضیح این نکته است که در صورت صحت ادعاهای آنان در خصوص تاریخچه کهن فراماسونری و حضور معماران و بنّایان در آن چگونه این تشکل صنفی تبدیل به یک جمعیت پنهانی سیاسی - فرهنگی شد که در اندک مدتی توانست مرزهای اروپا، آمریکا، آفریقا و آسیا را درنوردد. نکته دیگری که بسیار حائزاهمیت نیز می باشد عدم پرداختن منابع ماسونی به تحولات سیاسی انگلستان در آستانه تشکیل لژ بزرگ انگلستان است. محمد عبدالله عنان محقق جمعیت های سری و جنبش های تخریبی از این موضوع به عنوان شورش های گسترده در سال 1717 در لندن یاد می کند. پاسخ به برخی سؤالات در خصوص منشأ جمعیت فراماسونری و جواب چرایی رسوخ مفاهیم، شعارها و علائم یهودی - صلیبی در این جمعیت را می توان از بررسی تحولات انگلستان در خلال سال های 1714-1717 و روی کار آمدن خاندان هابسبورگ با حمایت کانون های یهودی - صلیبی به دست آورد. لازم به ذکر است که اولین لژ فراماسونری سه سال بعد از صعود خاندان آلمانی هابسبورگ به سلطنت انگلستان در لندن تأسیس شد، این تقارن و حضور مؤسسین لژ ماسونری در بین برکشندگان خاندان هابسبورگ در انگلستان از یک سو ارتباط گسترده لژ انگلستان با دربار لندن از سوی دیگر نشان می دهد که لژ فراماسونری برای استقرار و تثبیت این خاندان که ارتباطی مرموز و ویژه با کانون های زرسالار جهانی داشت در انگلستان تأسیس شد و با بسط حوزه نفوذ خود مانع آن کانون ها را در سراسر جهان تأمین نمود، و به عنوان بازوی تشکیلاتی استعمار و کانون های استعماری عمل نمود. دکتر جیمز اندرسن و جان تئوفیل دزاگولیه از پیشقدمان این جریان بودند و نقشی اساسی در این زمینه ایفا کردند. نقش مؤثر این دو تن به حدی بود که عده ای معتقدند تشکیلات فراماسونری را این دو تن ایجاد کرده اند.

 

فرماسونری:

 

 

فراماسونری یا فراموشخانه جمع کانونهای برادری گسترده‌ای در جهان است. این کانونها ریشه‌های بسیار کهنی در اروپای غربی دارند.

 

فراماسونری یک سازمان نیست، بلکه کانونهای مختلفی فراماسون هستند. برخی از اینها با هم در رابطه‌اند یا کانون بزرگ‌تری را تشکیل می‌دهند. برخی دیگر کم و بیش یا کاملاً مستقل اند.

 

 

واژه فراماسونری احتمالاً از freestone mason گرفته شده. freestone mason در انگلیسی به معنی سنگتراش ظریف کار است. برخی واژه فراماسونری را بنّای آزاده میدانند یعنی بنایی که بدون مزد کار نمی‌کند.

 

کسی که عضو فراماسونری است فراماسون یا ماسون نامیده می‌شود. ساختمانی که مرکز فعالیت ماسونهاست لژ نامیده می‌شود.

 

 فراماسونری در ایران

 

فراماسونری از جمله اولین حرکت های روشنفکری در ایران است ولی به دلیل وابستگی لژهای فراماسونری به کشورهای خارجی فراماسون ها همواره به دنبال کسب منافع برای دولت ها خود نیز بودند. از آنجا که فراماسون ها اسرار خود را در خارج از جمع خود برزو نمی داندند و سوگند می خورند که هرآنچه در میانشان رخ می دهد را در خارج از لژ فراموش کنند. لژهای فراماسونری در ایران به فراموشخانه مشهور شد.

 

در ایران دوره قاجار و پهلوی اول به دلیل بیم از نفوذ بیگانگان فعالیت فراماسون ها محدود می شد. و فعالیت های فراماسون ها در این دوره عموماً فرهنگی بود هر چند برخی فراماسون ها به درجات عالی حکومتی نیز نائل آمدند.

 

از فراماسون های سرشناس این دوره می توان افراد زیر را نام برد:

 

میرزا ملکم خان، روشنفکر تحصیل کرده پاریس. وی اولین لژ فراماسونری ایران را با حمایت میرزا آقا خان صدر اعظم(از حامیان فراماسونری) تاسیس کرد و تعهد داد که بر خلاف مصالح شاه و کشور عمل نمی کند. بعد از برکناری میرزا آقا خان، ناصرالدین شاه یکی از روحانیان مورد اعتماد خود را برا کسب اطلاعات راهی فراماسونی ملکم خان کرد و چون آن را مطالبق مصالح سلطنت دید آن را تعطیل و ملکم خان را بازداشت و به عراق تبعید کرد. بعدها با پادرمیانی میرزا حسن خان مشیر الدوله مورد عفو قرار گرفت و سفیر ایران در مصر و سپس انگلستان شد. وی در دوره سفارت در انگلیس به دلیل گرفتن چهل هزار لیره به تهران احضار شد که از آمدن امتناع کرد و مجدداً با پادرمیانی دوستانش به مدت پنج سال دیگر در این سمت باقی ماند و در طول این مدت مقدمات اعطای امتیاز راه آهن و بانک بهره برداری از منابع ایران را به بارون ژولیوس رویتر فراهم کرد.

 

وی همچنین برای تامین مخارج سفر خارج ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که امتیاز لاتاری به یک شرکت انگلیسی داده شود که با مخالفت مردم عملی نشد و باعث شد وجهه دربار و شاه به شدت خراب شد که در پی آن وی برای همیشه از چشم شاه افتاد و عناوین خود را از دست داد.

 

ملکم خان در زمان سلطنت مظفرالدین شاه به عنوان سفیر ایران به رم رفت و در سال ۱۹۱۸ در آنجا درگذشت.

 

سید جمال الدین اسدآبادی، یا سید جمال الدین افغانی که با بیش از ۲۱ اسم در کشورهای مختلف فعالیت سیاسی داشت. وی در ده لژ فراماسونری در شهرهای قاهره، پاریس، لندن و استانبول عضویت داشت. و موسس لژ محفل الوطنی مصر و استاد ارجمند لژ کوکب شرق در قاهره بود.

وی پس از اخراج از مصر به ایران بازگشت و از شاه برای وام گرفتن از روسیه انتقاد کرد. وی را که در باغ مجاور حرم عبدالعظیم بست نشته بود بازداشت و به عراق تبعید کردند. وی از آنجا به انگلیس رفت و با میرزا ملکم خان و چرچیل(پدر وینستون چرچیل)، بلنت و ادوارد براون مستشرقان انگلیسی آشنا شد.

 

وی بعدها به استامبول رفت. در آن زمان دولت انگلیسی به دنبال ایجاد کمربندی از ممالک اسلامی به دور روسیه برای جلوگیری از نفوذ به هند بود و اسدآبادی یکی از مجریان این طرح شد. وی طرح اتحاد ممالک اسلامی را به سلطان عبدالحمید عثمانی پیشنهاد کرد و وی را برای ریاست این اتحادیه نامزد کرد که مورد استقبال سلطان قرار گرفت. در همین دوران وی میرزا رضای کرمانی را برای تررو ناصرالدین شاه که به روسها نزدیک بود تحریک کرد تا زمینه برای اتحاد کشورهای ایران و عثمانی فراهم شود. میرزا رضای کرمانی در اعترافات خود می گوید: وقتی شرح مظالم خود را به سید گفتم گفت تو غیرت نداری ظالم را باید کشت. در 1896 ناصرالدین شاه در حرم عبدالعظیم به با گلوله میرزا رضا کشته شد. پس از این ماجرا سلطان عبدالحمید هم به سید و رابطه اش با انگلیسی بدبین شد و چندی بعد مسموم شد که شایع است با تحریک سیدجمال الدین بوده است.

 

وی همچنین در شورش مصر که منجر به بنباران اسکندریه و تل الکبیر و اشغال انگلیسی ها شد راساً عامل شورش بوده و عده ای عملیات او را به دستور و به نفع سیاست های استعماری انگلیس در مصر می دانند.

 

دوره پهلوی

 

در دوره محمدرضا پهلوی برخلاف دوران رضاشاه با گسترش روابط سیاسی با غرب به خصوص انگلستان لژهای فراماسونری فراوانی در ایران تاسیس شد و نفوذ فراماسون ها در سیاست ایران به شدت گسترش یافت، هرچند هیچ یک از افراد سرشناس خانواده پهلوی دست کم به طور رسمی عضو هیچ لژ فراماسونری نبودند ولی بسیاری از رجال سیاسی، نخست وزیران، وزیران، نمایندگان مجلسین و فعالان سیاسی از فراماسون های سرشناس بودند.

 

ارنست پرون نیز خدمتکاری بود که در مدرسه له روزه در زمان تحصیل محمدرضا شاه به کار مشعول شد وی که دارای معلومات بسیار بالایی در ادبیات و فلسفه بود به سرعت مورد توجه ولیعهد ایران قرار گرفت و با وی ایران آمد. هرچند رضاشاه مخالف حضور وی در دربار ایران بود و وی را جاسوس می دانست ولی دوستی وی با ولیعهد وی را به دربار ایران راه داد. وی از بنیانگذاران پهلوی بود و در طول حضورش در ایران از فراماسون ها حمایت زیادی کرد.

 

از لژهای فراماسونری ایران می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

    * لژ روشنایی در شیراز

    * لژ بیداری ایرانیان

    * لژ همایون

    * لژ مولوی

    * لژ تهران

    * لژ خیام

    * لژ کوروش

    * لژ مهر

    * لژ ستاره سحر

 

 خیانت های فراماسون ها

 

فراماسون ها در ایران عموماً وابسته به دولت های غربی به خصوص انگلستان بودند و عمده فعالیت های آن ها در جهت حفظ منافع این دولت ها بود. از جمله می توان به نقش فراماسون های شناخته شده ای در قرارداد الحاقی گس-گلشائیان و مساله کاپیتالاسیون اشاره کرد. که در اولی محمد ساعد(نخست وزیر و فراماسون عضو لژ مولوی) به همراه عباسقلی گلشائیان(فراماسون نامی و عضو لژ مولوی) نقش داشتند و در ماجرای کاپیتولاسیون، حسنعلی منصور(نخست وزیر)، عباس آرام(وزیر امور خارجه) و شریف امامی(در آن زمان رئیس مجلسه سنا و استاد بزرگ لژ فراماسونری) نقش کلیدی داشتند..

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
neda دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:40 ب.ظ http://dancerha.co.cc/

سلام عزیزم وبلاگ بسیار زیبایی بر پا کردی لطفا به منم سر بزن اگر خواستی برای تبادل لینک هم حاضرم منو به اسم آموزش جامع رقص و ایروبیک لینک کنید منم شما را در وبلاگم لینک می کنم www.dancerha.mihanblog.com وقتی ما رو لینک کردی از طریق تماس با ما سایت http://dancerha.co.cc/ به ما اطلاع بدین تا شما را لینک کنیم . اگر هم خواستی خرید کنی تخفیف هم در نظر گرفتم براتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد