جام جهانی 2010 و شیطان پرستی

جام جهانی 2010 و شیطان پرستی

روی بدنه توپ سه هرم آیرودینامیک طراحی شده که در کنار هر ضلع آن یازده مثلث یا هرم کوچک تر قرار دارد که مجموعا در اطراف هر مثلث بزرگ ۳۳ مثلث یا هرم کوچک جای می گیرد.که اشاره به دو عدد فوق مقدس ماسونها یعنی یازده و سی وسه دارد! ( اعداد نه ، یازده ، سیزده و سی و سه اعداد مقدس ماسون ها هستند و در این میان ۱۱ از اهمیت ویژه ای برخوردار است).
برای طراحی این توپ از یازده رنگ استفاده شده و همان طور که مستحضر هستید خود آرم شرکت آدیداس از جمله آرم های ماسونی معروف به شمار می رود.
لذا حرف و حدیث هایی که در باره توپ به وجود آمد تنها وسیله ای برای متمرکز کردن توجهات بر روی توپ این بازی ها بود که در پس پرده تفکرات و اهداف شوم و شیطانی گردانندگان ماسون فیفا را در خود نهان کرده بود !

شاید بگویید این موارد اتفاقی است اما وقتی به این نکته دقت کنیم که بازی ها در روز ۱۱ ژوئن آغاز و دقیقا ۱۱ ژولای پایان می یابد ( ماههای ششم و هفتم میلادی که جمعشان ۱۳ می شود ) ماجرا اندکی مشکوک تر می شود!
حتی با خوشبینانه ترین حالت و مسامحه فراوان شاید بتوان همه اینها را اتفاقی دانست اما در باره عبارت « Jabulani » که در زیر آرم آدیداس نقش بسته چه توضیحی می توان داد؟
در حالی که این واژه بسیار بسیار به عبارت « Jahbulon » که نام خدای شیطانی ماسونهاست شباهت دارد!!!
گفتنی است ماسونها در درجات بالای سازمان و همچنین شبکه ایلومیناتی موجودی به نام Jahbulon که تلفظ فارسی آن « یه بال آن » می شود را می پرستند.
که ترکیبی از سه خدا یعنی « یهوه » ( خدای یهودیان ) ، « بعل » ( خدای باستانی بین النهرین ) و « آن » ( همان اوسیریس خدای مردگان در مصر باستان ) است. در واقع یهودیان سامری نسب ( نه موحدان معتقد به تورات حقیقی ) که در دو منطقه مصر و بین النهرین زندگی کرده بودن این خدایان پاگانیستی را وارد در دین جدید خود نمودند و با این تحریف بزرگ ، خدایی ترکیبی ساختند و فراماسونری نیز که بی شک فرزند نامشروع یهودیت صهیونیزم است آنرا به ارث برده است !

شایان ذکر است فیفا اعلام نمود عبارت « Jabulani » نام یک از ۱۱ زبان زنده در افریقای جنوبی است ( باز هم ۱۱ ) و در توضیحی دیگر آن را واژه ای از زبان « Zulu » دانست که به معنای « شادی کردن » است !

آیا واقعا توپ جام جهانی جای درج کلمه ای از یکی از ۱۱ زبان آفریقای جنوبی است ؟


بر روی توپ این بازی ها طرح جام جهانی ۲۰۱۲ نیز نقش بسته است ( تصویر فوق ) .
اگر خوب به آن توجه فرمایید در گوشه بالا سمت راست آن شاهد سر پرنده ای هستید که بدون هیچ توجیهی در این لوگو جای گرفته است !!

در واقع این پرنده نماد « هروس » خدای شیطانی و اسطوره ای ماسونهاست ( فرزند ایزیس و اوزیریس ) که او را با حضرت مسیح برابر می دانند و حتی بی شرمانه مسیح را الگوی خود ساخته یهودیان از هروس تلقی می کنند و پیامبری ایشان را زیر سوال برده و این نبی الهی را دروغ گو می دانند !



گفتنی است در میان ورزشگاه های کشور افریقای جنوبی که برای جام ۲۰۱۰ ساخته شدند ورزشگاهی شبیه به « چشم » نیز وجود دارد و نکته جالب تر اینکه نام آن « MOSES » یا همان « موسی » است.

( تصویر « Moses Mabhida Stadium » را در زیر می بینید )


این همه اصرار بر خدایان پاگانیستی و الحادی و اشاره به آنها به هر طریق و در هر کجای ممکن از سوی ماسون ها با چه هدفی صورت می گیرد ؟
مگر نه این که هرگاه ماسونها در جایی نمادگرایی نمودند بلا فاصله فتنه ای بزرگ را در ادامه طراحی و اجرا نمودند ؟ ما باید در جام جهانی ، یا پس از آن منتظر چه باشیم ؟
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف که صد البته نزدیک است .
منبع:سایت موعود



طنز سیاسی


هفت سین امنیتی !!!

 

هفت سین امنیتی

*رییس پلیس ناجا اعلام کرد که استفاده از( سبزه) و هر نوع نماد سبزرنگ در سفره هفت سین ممنوع می باشد و با متخلفان به شدت برخورد خواهد شد.

*رییس بانک مرکزی هشدار داد که (سکه) های 250و500و 1000 ریالی فاقد اعتبار می باشند و از استفاده آن در سفره هفت سین خودداری شود.

*وزارت کشاورزی از یخ زدگی هزاران تن (سیب) بر اثر سرماخوردگی و تب و لرز خبر داد و اعلام کرد که برای شب عید سیب نخواهیم داشت .

* وزارت بهداشت اعلام کرد که مصرف  (سنجد )و (سمنو) و (سماق) سرطان زا می باشد.

*محققین آمریکایی دریافته اند که در (سیر) سفره هفت سین اورانیوم غنی شده وجود دارد.

*رسانه ها از ورود( تخم مرغ رنگی )چینی به ایران خبردادند که بدون خروس و مرغ به وجود می آید و بسیار کشنده است.

*رییس حفاظت از محیط زیست نسبت به انقراض (ماهی قرمز) هشدار  داد.

*وزارت کشور تجمع بیش از دو نفر سر (سفره هفت سین) را غیرقانونی دانست.

حالا اگر جرات دارید پای سفره هفت سین بنشینید...

 


حبس نامه (اثر میر حسین موسوی)



من نگویم که مرا از حبس  آزاد کنید   /بیانیه ای میدهم آنرا چاپ کنید

چون گوسِفَند که به چمن کرد ورود      /بهر آشوب و فغان همه فریاد کنید

یاد از این جغد گرفتار کنید ای مرغان     /چون تماشای کرکس وکفتارکنید

هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس /برده به باغی و به یادمنش کباب کنید

آرای من بیچاره اگر سوخت چه باک      /فکر ویران شدن خانه ایران کنید

ژاله اگر کشته شد عیب مدارید عجب      /یاد آن  جلبک محبوس دم باغ کنید

زندان بر سر راه است مباد از میرک      /خبری گفته غمگین دل باراک کنید


طرز تهیه سوپ فتنه گران!!!

 

آموزش آشپزی

طرز تهیه سوپ فتنه گران

مواد لازم:

کاندیدای ریاست جمهوری        2 نفر

رییس جمهور سابق                1نفر

بیانیه                                 به تعداد دلخواه

نخود اجنبی(فرنگی)                به تعداد لازم

جلبک                                  به تعداد لازم

سس توهم                           3 قاشق ...خوری

پودر اغتشاش                        3 قاشق ...خوری

گردو بدون مغز                        3 نفر

فندق بدون مغز                        3 نفر

گوشت گوساله ی نفهم             به مقدار لازم

مرغ عریان                              به تعداد لازم

روغن مخصوص فتنه                  به میزان لازم

ادویه ، نمک ، فلفل        به مقدار لازم

ابتدا روغن فتنه را در ماهی تابه می ریزیم تا زمینه برای کارهای بعد آماده شود.بعد کاندیدهای مورد نظر را به آن اضافه می کینم.سپس  رییس جمهور سابق را برای اینکه غذا قوام پیدا کند به آن اضافه می کنیم.در مرحله بعد فندق و گردوی بدون مغز را به آن اضافه می کنیم.

بعد کمی سس توهم  میریزیم و خوب به هم می زنیم .بعد از این که به هم زدیم پودر اغتشاش را نیز به آن اضافه می کنیم.

حالا موقع اضافه کردن کمی  بیانیه است.دقت کنید که بیانیه ها را به تدریج و در هر مرحله باید به غذا اضافه کنیم.

سپس جلبک ها را که قبلا در خیابان خوب شسته ایم به غذا اضافه می کنیم .در این مرحله سطل زباله ها را آتش می زنیم تا حرارت غذا به حد مطلوب برسد.

در این مرحله می توانیم نخود اجنبی را اضافه کنیم.بعد کمی منتظر می مانیم و سپس مرغ عریان را که از بازداشتگاه کهریزک آورده ایم به غذا اضافه می کنیم.

بعد گوشت گوساله نفهم را که در عاشورا قربانی کرده ایم به غذا اضافه می کنیم.بهتر است گوشت گوساله نفهم را از کشتارگاه نهم دی یا بیست و دوم بهمن تهیه کنید چون از لحاظ بهداشتی تمیز تر است.

حال کمی نمک و فلفل و ادویه اضافه می کنیم .بهتر است از مارک کروبک استفاده کنید.

حال بار دیگر می توانید یک بیانیه دیگر هم اضافه کنید سپس در دیگ را بگذارید و کمی منتظر بمانید تا غذا آماده شود .

وقتی آماده شد میتوانید میل بفرمایید.

 

ادامه مطلب ...

  پرچم ایران در دوره های گوناگون

  معنای رنگ‌های پرچم

  سبز ،  نشانه خرمی و دوستی.    سفید ،  صلح و دوستی (بر گرفته از نشانه زرتشتیان).  

  قرمز ،  نشان خون از دست رفتگان در راه ایران (شهیدان). 

  این سه رنگ از دیر باز در نماد های ایرانی بکار می ‌رفته ‌اند،  برای نمونه در نگاره‌ هایی که از کاخ‌ های شوش بدست آمده‌است،  این سه رنگ را با این ترتیب می‌توان دید.  آیاآنچه تاریخ میگوید با خواسته ما یکیست؟.

   درفش  کاویانی

      نخستین اشاره در تاریخ اساطیر ایران بزرگ به وجود پرچم، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم آژی دهاک ( ضحاک) بر می ‌گردد،  در آن هنگام کاوه برای آن که مردم را علیه ضحاک بشوراند،  پیش ‌بند چرمی خود را بر سر چوبی کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شوند،  سپس کاخ فرمانروای خونخوار را در هم کوبید، و فریدون را بر تخت شاهی نشانید.  فریدون پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پیش‌ بند کاوه را با دیبا های زرد و سرخ و بنفش آراستند،  در و گوهر به آن افزودند و آن را درفش شاهی خواند و بدین سان درفش کاویانی پدید آمد.  نخستین رنگ‌ های پرچم ایران زرد و سرخ و بنفش بود،  بدون آنکه نشانه ویژه بر روی آن وجود داشته باشد.  درفش کاویان صرفاً افسانه نبوده به استناد تاریخ در زمان ساسانیان و هخامنشیان، پرچم ملی و نظامی ایران را درفش کاویان می‌گفتند.  درفش کاویان از پوست پلنگ درست می شد، به درازای دوازده ارش، که اگر هر ارش را که فاصله بین نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است، ۶۰ سانتی متر به حساب آوریم، تقریباً پنج متر عرض و هفت متر طول داشت.  درفش کاویان زمان ساسانیان از پوست شیر یا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنکه نقش جانوری بر روی آن باشد،  هر پادشاهی که به قدرت می‌ رسید، تعدادی جواهر بر آن می ‌افزود.   

  پرچم ایران در دوران گذار ابتدای اسلام

    ایرانیان در دوره انقلاب انسانی گذر به اسلام به مدت 200 از نمادها و پرچم هایی استفاده می کردند که بزودی از آنها می نویسم، ولی دو نفر از قهرمانان ملی ایران زمین، ابومسلم خراسانی و بابک خرمدین دارای پرچم خاص بودند.  ابومسلم پرچمی یک سره سیاه رنگ داشت، و بابک سرخ‌ رنگ، به همین روی بود که طرفداران این دو را سیاه ‌جامگان و سرخ‌ جامگان می ‌خواندند. از آنجایی که علمای اسلام تصویر پردازی و نگار گری را حرام می ‌دانستند، تا سال ‌های مدید هیچ نقش و نگاری از جانداران، بر روی درفش‌ها تصویر نمی‌شد.  معما!  پیدا کنید فلسفه این 200 سال را؟.

  نخستین تصویر بر روی پرچم ایران

      در سال ۳۵۵ خورشیدی (۹۷۶ میلادی) که غزنویان، با شکست دادن سامانیان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوی برای نخستین بار دستور داد، نقش یک ماه را بر روی پرچم خود که رنگ زمینه آن یک‌سره سیاه بود، زردوزی کنند.  سپس در سال ۴۱۰ خورشیدی (۱۰۳۱ میلادی) سلطان مسعود غزنوی، به انگیزه دلبستگی به شکار شیر دستور داد،  نقش و نگار یک شیر جایگزین ماه شود، و از آن پس هیچگاه تصویر شیر از روی پرچم ملی ایران برداشته نشد؛ تا انقلاب اسلامی در سال (۱۹۷۹ میلادی).         

   افزوده شدن نقش خورشید بر پشت شیر

      در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکه‌ هایی زده شد، که بر روی آن نقش خورشید بر پشت آمده بود، رسمی که به سرعت در مورد پرچمها نیز رعایت شد.  در مورد علت استفاده از خورشید، دو دیدگاه وجود دارد: یکی اینکه چون شیر گذشته از نماد دلاوری و قدرت، نشانه ماه مرداد (اسد) هم بوده، و خورشید در ماه مرداد در اوج بلندی و گرمای خود است،  به این ترتیب همبستگی میان خانه شیر (برج اسد) با میانه تابستان نشان داده می‌شود.  نظریه دیگر بر تأثیر آیین مهرپرستی و میتراییسم در ایران دلالت، و از آن حکایت دارد که به دلیل تقدس خورشید در این آیین، ایرانیان کهن ترجیح دادند خورشید بر روی سکه‌ها و پرچم بر پشت شیر قرار گیرد.   

   پرچم در دوران صفویان

      در میان شاهان سلسله صفویان، که حدود ۲۳۰ سال بر ایران حاکم بودند،  تنها شاه اسماعیل اول و شاه تهماسب اول بر روی پرچم خود نقش شیر و خورشید نداشتند.  پرچم شاه اسماعیل یک‌ سره سبز رنگ بود و بر بالای آن تصویر ماه قرار داشت.  شاه تهماسب نیز چون خود زاده ماه فروردین (برج حمل) بود، دستور داد به جای شیر و خورشید،  تصویر گوسفند (نماد برج حمل) را هم بر روی پرچمها و هم بر سکه‌ها ترسیم کنند.  پرچم ایران در بقیه دوران حاکمیت صفویان سبز رنگ بود،  و شیر و خورشید را بر روی آن زردوزی می‌کردند.  البته موقعیت و طرز قرار گرفتن شیر،  در همه این پرچمها یکسان نبوده، شیر، گاه نشسته بوده، گاه نیمرخ و گاه رو به سوی بیننده.  در بعضی موارد هم خورشید از شیر جدا بوده و گاه چسبیده به آن،  به استناد سیاحت نامه ژان شاردن جهانگرد فرانسوی، استفاده او بیرق‌های نوک تیز و باریک، که بر روی آن آیه‌ای از قرآن و تصویر شمشیر دو سر حضرت علی (ع) یا شیر خورشید بوده، در دوران صفویان رسم بوده‌است.  به نظر می‌آید که پرچم ایران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سه گوشه بوده نه چهارگوش.

   پرچم در عهد نادرشاه افشار

      نادر که مردی خود ساخته بود توانست با کوششی عظیم ایران را از حکومت ملوک الطوایفی رها ساخته، بار دیگر یکپارچه و متحد کند،  سپاه او از سوی جنوب تا دهلی، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد، و از شرق تا مرز چین پیش روی کرد.  در همین دوره بود که تغییراتی در پرچم ملی و نظامی ایران به ‌وجود آمد،  درفش شاهی یا بیرق سلطنتی در دوران نادرشاه از ابریشم سرخ و زرد ساخته می‌شد،  و بر روی آن تصویر شیر و خورشید هم وجود داشت،  اما درفش ملی ایرانیان در این زمان سه رنگ سبز و سفید و سرخ،  با شیری در حالت نیمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشیدی نیمه بر آمده ، بر پشت آن بود و در درون دایره خورشید نوشته بود: «المک الله».  سپاهیان نادر در تصویری که از جنگ وی با محمد گورکانی پادشاه هند کشیده شده‌است،  بیرقی سه گوش با رنگ سفید در دست دارند، که در گوشه بالایی آن نواری سبزرنگ و در قسمت پایینی آن نواری سرخ دوخته شده‌است.  شیری با دم برافراشته به صورت نیمرخ در حال راه رفتن است، و درون دایره خورشید آن باز هم «المک الله» آمده ‌است.  بر این اساس می‌توان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر، مادر پرچم سه رنگ فعلی ایران است.  زیرا در این زمان بود که برای نخستین بار این سه رنگ بر روی پرچم‌ های نظامی و ملی آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.

   دوره قاجارها، پرچم چهار گوشه  

      دوران آغا محمد خان قاجار، سر سلسله قاجار، چند تغییر اساسی در شکل و رنگ پرچم داده شد، یکی این که شکل آن برای نخستین بار از سه گوشه، به چهارگوشه تغییر یافت و دوم این که آغا محمد خان به دلیل دشمنی که با نادر داشت،  سه رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم نادری را برداشت، و تنها رنگ سرخ را روی پرچم گذارد.  دایره سفید رنگ بزرگی در میان این پرچم بود، که در آن تصویر شیر و خورشید به رسم معمول وجود داشت،  با این تفاوت بارز که برای نخستین بار شمشیری در دست شیر قرار داده شده بود.  در عهد فتحعلی شاه قاجار، ایران دارای پرچمی دوگانه شد،  یکی پرچمی یکسره سرخ با شیری نشسته، و خورشید بر پشت که پرتو های آن سراسر آن را پوشانده بود.  نکته شگفتی آور این که شیر پرچم زمان صلح شمشیر بدست داشت، در حالی که در پرچم عهد جنگ چنین نبود.  در زمان فتحعلی شاه بود که استفاده از پرچم سفید رنگ برای مقاصد دیپلماتیک و سیاسی مرسوم شد.  در تصویری که یک نقاش روس از ورود سفیر ایران «ابوالحسن خان شیرازی» به دربار تزار روس کشیده،  پرچمی سفید رنگ منقوش به شیر و خورشید و شمشیر،  پیشاپیش سفیر در حرکت است.  سالها بعد امیرکبیر از این ویژگی پرچم ‌های سه گانه دوره فتحعلی شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزی را ریخت.  برای نخستین بار در زمان محمدشاه قاجار (جانشین فتحعلی شاه)، تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد،  در این دوره هم دو درفش یا پرچم به کار می ‌رفته ‌است،  که بر روی یکی شمشیر دو سر حضرت علی، و بر دیگری شیر و خورشید قرار داشت که پرچم اول درفش شاهی، و دومی درفش ملی و نظامی بود.

   امیرکبیر و پرچم ایران  

       میرزا تقی خان امیرکبیر،  بزرگمرد تاریخ ایران دلبستگی ویژه‌ای به نادر شاه داشت و به همین سبب بود، که پیوسته به ناصرالدین شاه توصیه می‌ کرد شرح زندگی نادر را بخواند.  امیرکبیر همان رنگ های پرچم نادر را پذیرفت،  اما دستور داد شکل پرچم مستطیل باشد (بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه)،  و سراسر زمینه پرچم سفید،  با یک نوار سبز به عرض تقریبی ۱۰ سانتی متر،  در گوشه بالایی و نواری سرخ رنگ، به همان اندازه در قسمت پایین پرچم دوخته شود،  و نشان شیر و خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار گیرد، بدون آنکه تاجی بر بالای خورشید گذاشته شود،  بدین ترتیب پرچم ایران تقریباً به شکل و فرم پرچم امروزی ایران درآمد.

   انقلاب مشروطیت و پرچم ایران  

       پرچم شیر و خورشید ایران با تاج شاهنشاهی ایران، با پیروزی جنبش مشروطه خواهی در ایران، و گردن نهادن مظفرالدین شاه به تشکیل مجلس، نمایندگان مردم در مجلس‌ های اول و دوم به کار تدوین قانون اساسی و متمم آن می‌پردازند.  در اصل پنجم متمم قانون اساسی آمده بود:  «الوان رسمی بیرق ایران، سبز و سفید و سرخ و علامت شیر و خورشید است»،  کاملاً مشخص است که نمایندگان در تصویب این اصل شتابزده بوده‌اند.  زیرا اشاره‌ای به ترتیب قرار گرفتن رنگها،  افقی یا عمودی بودن آنها،  و این که شیر و خورشید بر کدام یک از رنگها قرار گیرد، به میان نیامده بود.  همچنین درباره وجود یا نبود، شمشیر یا جهت روی شیر ذکری نشده بود.  به نظر می‌رسد بخشی از عجله نمایندگان به دلیل وجود شماری روحانی در مجلس بوده،  که استفاده از تصویر را حرام می ‌دانستند.  نمایندگان نو اندیش در توجیه رنگ های به کار رفته در پرچم به استدلال دینی متوسل شدند،  بدین ترتیب که می‌ گفتند رنگ سبز،  رنگ دلخواه پیامبر اسلام (ع) و رنگ دین است،  بنابراین پیشنهاد می ‌شود رنگ سبز در بالای پرچم ملی ایران قرار گیرد.  در مورد رنگ سفید نیز به این حقیقت تاریخی استناد شد، که رنگ سفید رنگ مورد علاقه زرتشتیان است،  اقلیت دینی که هزاران سال در ایران،  به صلح و صفا زندگی کرده‌اند و این که سفید نماد صلح، آشتی و پاکدامنی است و لازم است در زیر رنگ سبز قرار گیرد.  در مورد رنگ سرخ نیز با اشاره به ارزش خون شهید در اسلام، به ویژه امام حسین (ع) و جان باختگان انقلاب مشروطیت، به ضرورت پاسداشت خون شهیدان اشاره شد.  وقتی نمایندگان روحانی با این استدلالات مجاب شده بودند، و زمینه مساعد شده بود، نواندیشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شیر و خورشید کشاندند، و موضوع را این گونه توجیه کردند که انقلاب مشروطیت، در مرداد (سال ۱۲۸۵ هجری شمسی ۱۹۰۶ میلادی)،  به پیروزی رسید یعنی در برج اسد (شیر).  از سوی دیگر چون اکثر ایرانیان مسلمان شیعه و پیرو علی هستند، و اسدالله از القاب حضرت علی (ع) است،  بنابراین شیر هم نشانه مرداد است و هم نشانه امام اول شیعیان.  در مورد خورشید نیز چون انقلاب مشروطه در میانه ماه مرداد به پیروزی رسید، و خورشید در این ایام در اوج نیرومندی و گرمای خود است، پیشنهاد شد خورشید را نیز بر پشت شیر سوار کنند، که این شیر و خورشید هم نشانه علی (ع) باشد، هم نشانه ماه مرداد و هم نشانه چهاردهم مرداد،  یعنی روز پیروزی مشروطه خواهان،  و البته وقتی شیر را نشانه پیشوای امام اول (ع) بدانیم، لازم است شمشیر ذوالفقار را نیز به دستش بدهیم.  بدین ترتیب برای اولین بار پرچم ملی ایران به طور رسمی، در قانون اساسی به عنوان نماد استقلال و حاکمیت ملی مطرح شد.  در سال ۱۳۳۶ منوچهر اقبال نخست وزیر وقت، به پیشنهاد هیاتی از نمایندگان وزارت خانه‌ های خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طی بخش ‌نامه‌ای ابعاد و جزئیات دیگر پرچم را مشخص کرد. بخش‌نامه دیگری در سال ۱۳۳۷ در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر و طی آن مقرر شد، طول پرچم اندکی بیش از یک برابر و نیم عرضش باشد.

   پرچم بعد از انقلاب اسلامی   

      در اصل هجدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مصوب سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹ میلادی) در مورد پرچم گفته شده‌ است، که پرچم جمهوری اسلامی از سه رنگ سبز، سفید و سرخ تشکیل می‌شود و نشانه جمهوری اسلامی (تشکیل شده با حروف الله اکبر)، در وسط آن قرار دارد.  در تمام ماجراها پرچم پیداکنید نقش ملت را؟